-
بعد از مدت ها ...
شنبه 22 مهر 1396 01:35
سلام وبلاگ خوشگلم خوبی؟ میدونم ازم دلخوری درسته خیلی وقت نیومدم اینجا ...میدونی الان میفهمم انسان هرچی بزرگتر میشه دغدغه هاش بزرگتر و دردسر ساز میشه میدونی آدمای روی زمین خیلی بد شدن کارشون شده گناه پشت گناه .دوره زمونه ای شده که هرچی بیشتر گناه کنی روشنفکر تری!! این روزا خیلی احساس میکنم تنهام خیلی همه ی آدمای اطراف...
-
بیست و نهمین روز یازدهمین ماه سال 1369
شنبه 30 بهمن 1395 01:11
تولدت مبارک...
-
خســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــته ام ...
پنجشنبه 9 دی 1395 00:36
سلام خسته تر از اونیم که بخوام بنویسم کاش میشد من میگفتمو نوشته میشد ... خستم از آدمای این دوره زمونه ! خیلی سخته تحمل کردن نامهربونیاشون ،واسه سود خودشو ن دیگرونو ازار دادن .خستم از وانمود کردن که حالم خوبه و هیچ کمبودی ندارم تو زندگیم ! خسته شدم از گریه های نا به هنگامم که یهو بغضم میترکه واسه اتفاقایی که داره...
-
یه عاشقانه ای آرام ...
پنجشنبه 27 آبان 1395 23:56
من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی و این شد… عاشقانه ی آرام “من و تو”
-
قول
شنبه 22 آبان 1395 00:23
شهید ابراهیم هادی بهم قول دادی مهدیمو برگردونی ... برگردونش خواهش میکنم ازت خیلی دوسش دارم خیلی .من عاشقشم میفهمی عاشق ..تاحالا عاشق شدی ؟ کاش حال دل منو کسی میدونس ... شهید ابراهیم هادی سر قولت هستی ؟؟؟
-
تنها ترین عاشق ...
شنبه 22 آبان 1395 00:09
خداایا :((((((((((( دلم گرفته ...چن شب پیش دوباره دیدمش اونم توی مهمونی که نه من میدونستم اون میاد نه اون .وقتی وارد شد اون لحظه دلم میخواستم یه دری مخفی پیدا کنم فرار کنم و نبینمش و دوباره .. سلام جمعی کرد و رفت نشست رو بروی من !البته جاهم نبود ... منم انگار نه انگار اون اومده صورتمو کردم اونورو وانمود کردم گرم صحبتم...
-
یازدهمین روز آبان ...
سهشنبه 11 آبان 1395 01:14
سلام وبلاگ خوشگلم خوبه حال دلت ؟ میدونم دلخوری ازم که یه مدت طولانی ننوشتمت ... راستش نمیخواستم توی روزای بدم بیام پیشت که ناراحت شی... وبلاگ خوشگلم ... پر از حرفم برات ،از اتفاقایی که تو این مدت افتاده هم اتفاقای خوب هم شاید بد! الان که دارم اینو مینوسم حالم خوبه ولی حال دلم یه خورده دلگیره از خودشو و خداش:(( میدونی...
-
شب آخر...
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 01:20
امشب ،شب آخریه که میتونم بهش فک کنم ... خوشبخت بشه تموم شد . 95-2-23
-
شاید که روزی عاقبت آروم بگیرد در دلم ...
چهارشنبه 28 بهمن 1394 19:04
سلام ویلاگ خوشگلم خوبی ؟ ببخش منو خیلی وقت بود بهت سر نزده بودم ... نمیدونی این روزا که نبودم چقد زندگیم پر از روزایی که مملو از استرس و خستگی بود .روز به روز دلم بیشتر براش تنگ میشه بعضی اوقات چیزایی میبینم که دوباره اون فکرای بیخود که نکنه اون یکی دیگه تو زندگیشه و ...نمیدونی لحظه ای که میبینم توی تلگرام آنلاینه چه...
-
کمکم کن ...
یکشنبه 20 دی 1394 19:56
خدا:سلام خوبی ؟ خوب نیستم :( -چرا؟ دلم گرفته خیلی :(( -منو یادت رفته ؟ نه ،مگه میشه یادم بره ؟! -پس چرا دلت گرفته ؟ از روزگار دلم گرفته ،بیشتر از اون از خودم و از کارام ناراضیم :( -مثلا ؟ مثلا اینکه نمازامو اول وقت نمیخونم یا اینکه سوره ی چله حشر رو نخوندم خیلی عقبم تا چن روز دیگه هم چله تموم میشه ... میدونی دلم از...
-
دومین هفته ی دی ماه !
جمعه 11 دی 1394 23:52
این روزا خیلی درگیرم از یه طرف کارای اتلیه از طرفی درس و دانشگاه نمیدونم این رشته رو ادامه بدم یا نه ؟ نمیدونم برم شیمی کاربردی یا کلا از شیمی بگذرم یا نه ادامش بدم ؟؟ این روزا خیلی بی اهمیت شدم به نمازام و این موضوع به شدت ناراحتم کرده اخه میدونی چیه ؟من وفتی نمازمو نمیخونم اعصابم خورد میشه هی میگم اه ولش کن دیگه...
-
سه نقطه!
شنبه 5 دی 1394 19:48
سلام بعد از مدتی اومدم پیشت .دلم تنگ شده بود میدونی هرموقع میام اینجا ارامش خاصی میگیرم این روزا بیشتر از هر موقه ی دیگه ای بهش فکر میکنم دلم خیلی تنگ شده براش کاش ببینمش این دلتنگی و بی خبری اینقد روم تاثیر گزاشته ک به طور ضایع وار همش از مامانم سوال میپرسم اونم همش جوابای ... :(( هیچ دلم اروم نمیگیره دیشب خیلی دلم...
-
اولین نامه ای از حرف دل
جمعه 20 آذر 1394 22:56
سلام آقای ...چی بنامت ؟! عایا آقای عشق خوبه ؟ یا آقای خود خوده زندگیم ؟یا آقای خوش خنده ی من ...؟! میدونی از روز اول که دیدمت در حالی که واسم یه پسر دوست مامانم بودی اسمتو گزاشتم آقای لنگ دراز :)) خب چیه قدت بلنده منم اولین چیزی که به ذهنم رسید همین بود ^_^ میشه آقای لنگ دراز صدات کنم ؟ خب ناراحت نشو دیگه خو :( آفرین...
-
"دیدن دوبارش آرزومه "
سهشنبه 17 آذر 1394 00:55
دوروزه حال دلم با رفتارای ظاهرم یکی نیس ... دلم براش تنگ شدی خیلی :(( همش تو دلم دلهرس نکنه اون کسی دیگه ای رو دوس داشته باشه نکنه دوباره احساسم اشتباه میکنه به خدا گفتم دیگه نمیخوام به کسی دل ببندم ک منو نمیخواد خدایا تکلیفمو مشخص کن اگه دوسم داره بهم بگو اگرم نداره... پریروز خبر دادن ک داره از اون سفر خوب برمیگرده...
-
یه روز شاد ... یه شب دلگیر!
دوشنبه 9 آذر 1394 00:35
شاید مهم ترین اتفاق امروز ,نوشتن قراداد کتبی بود که هنوز باورم نشده شدم مدیر یه آتلیه رسما ! دیدی همیشه میگن قدم اول سخته اگه همین قدم اولو به خوبی پیش رو بری بقیه راه برات هموار تر میشه الان دقیقا توی قدم اول این راهم به صورت رسمی! طبق قرداد باید این ماه یه میلیون بدم خانم جلیلوند به جز اجاره و قسطای منو مامانم :(...
-
اولین پست توی اولین روز شروع یه تصمیم بزرگ ...
دوشنبه 2 آذر 1394 20:18
سلام به امام زمانم به حضرت فاطمه به پروانه وثوق و حسینعلی مرمزیار ...و سلام به فاطمه ی درونم امروز اولین روز شاید بزرگ ترین تصمیمم توی زندگیمه که شروعش کردم یه حس ترسی تو وجودمه که همش از جا زدن توی این تصمیم میگه ولی یه حسم هس میگه حتما میتونم سربلند بیام بیرون ینی این حسه همین خداس که هوامو داره میدونه توکل کردم بهش...