خانوم اِف.میم

وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ...

خانوم اِف.میم

وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ...

بعد از مدت ها ...

سلام وبلاگ خوشگلم خوبی؟ 

میدونم ازم دلخوری درسته خیلی وقت نیومدم اینجا ...میدونی الان میفهمم انسان هرچی بزرگتر میشه دغدغه هاش بزرگتر و دردسر ساز میشه 

میدونی آدمای روی زمین خیلی بد شدن کارشون شده گناه پشت گناه .دوره زمونه ای شده که هرچی بیشتر گناه کنی روشنفکر تری!!

این روزا خیلی احساس میکنم تنهام خیلی همه ی آدمای اطراف که یه زمانی جزوی از زندگیم بودن رفتن پی زندگیاشون احساس میکنم بلاتکلیفم واقعا کلافم وقتی میبینم روزای عمرم داره میگذره و هیچ اتفاق جدیدی برام نمیوفته یا حداقل بتونم تصمیم درستی بگیرم خسته شدم که تکلیفم با خودمو ودلم مشخص نیس ...

کاشکی یه نفر بود درکم میکرد میدونست توی دلم چی میگذره هرچی از آدمای اطرافم میپرسم که شاید بتونم تصمیم بگیرم بازم به نتیجه ای نمیرسم چون هرکسی نسبت به دید خودش راهنماییم میکنه هیچکی نمیتونه درک کنه منو نمیتونه موقعیتمو بفهمه ...میدونی احساس میکنم حضور خدا توی زندگیم خیلی کمرنگ شده نمیدونم هرچی دعا میکنم یا ازش میخوام نمیشه این موضوع خیلی ناراحتم میکنه اون از  کسی که دوسش داشتیمو بهش نرسیدیم اینم از کارم که احساس رکوت بهم دست داده...خیلی حرفا توی دلمه که حتی نمیخوام بنویسمشون فقط میخوام یادم بره واسه همیشه ...

شهید حسینعلی .پروانه وثوق . حضرت فاطمه .امام زمانم ...کمکم کنید ،میشه ؟

آرزو دارم از آتلیه سعید بهم زنگ بزنن بگن بیا 

آرزو دارم با کسی اشنا شم که واقعا بینمون یه دوست داشتن دو طرفه باشه 

آرزو دارم خدا ازم راضی باشه ...همین 


1396/07/22

 ساعت 01:35